سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

تمرینات فشرده آمادگی جسمانی برای مسابقات...

من واقعا نمیدونم برای چه مسابقاتی؟ یعنی به گونه ای سورنا و بابا مسعود با هم تمرین می کنند که انگار قابت بین المللی مهمی در پیش دارند از تمرین ایستادن کنار تخت شروع م یکنن و بعد از گرم شدن بدن، از اتاق خواب میان بیرون و می رن سراغ واکر. حالا هی از این سر اتاق به اون سر اتاق. یعنی روزگاری داریم ... مامان سانازم دوربین به دست دنبالشون. بله آقا پسرم با این تمرینات فشرده قطعا قهرمان می شه باید ازش فیلم و عکی داشته باشم دیگه.
26 فروردين 1397

نوروز 1397

آغاز سال 1397 امان از این سال کهنه 96 که نمی خواست بره و تا زور داشت حسابی خستمون کرد. راستش مامان ساناز به خاطر مشغله های کاری و بعد از تایم کار هم حضور در کنار شما امسال نتونست به موقع همه کاراش رو تموم کنه. فقط نزدیک به سال تحویل دوش گرفتیم و چند دقیقه ای مونده بود که سال نو بشه نشستیم که تا اخر سال در حال بدو بدو نباشیم و ان شالله سال جدید رو با آرامش شروع کنیم. بعد از تحویل سال و تلفن به بابایی و مامانی و خاله و عمو و عمه رفتیم طبقه پایین پیش عزیز فریده و بعد از اینکه برگشتیم و شما و بابا مسعود خوابیدید، مامان بیدار موند و لباسهای شما و خودش رو برای عید دیدنی ها آماده کرد. روز اول عید برای ناهار رفتیم خونه عزیز و ع...
15 فروردين 1397

نهمین ماهگرد تولد سورنای من

کاش زمین بایستد و زمان را متوقف کند و من همینطور غرق در لذت حضورت بمانم و با دلبری هایت عاشقی کنم. مهربانکم 9 ماهگیت مبارک. فروردین و بهارت خجسته. اولین عید سبز حضورت مبارک. سلامت و باشی شاداب و شاهد هزاران هزار بهار و نو شدن سالها.  ماهگیت عالمی دارد گل پسرک جانم، این روزها دغدغه مندیم برای مهمانی و چه پوشیدنها و من دوربین به دست آماده برای ثبت خوشتیپ ترین و زیباترین پسر این روزگار. ...
1 فروردين 1397
1